اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1402/2/28    کد خبر: 15726585   در دسته بندی یادداشت نوشته شده توسط نورالله جویا
زمان تقریبی مطالعه: 14  دقیقه

یادداشتی برای فکر کردن؛

نعمتِ درد در جامعه ایران

نعمتِ درد در جامعه ایران

  فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: تعجب نکنید، درست خواندید. درد نعمت است. برخلاف تصور رایج که خواهان حذف کامل درد از جسم و زندگی است، بسیاری از دردها نعمت است.

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، عباس عبدی  پژوهشگر اجتماعی، روزنامه نگار اصلاح طلب و فعال سیاسی-اجتماعی با انتشار یادداشتی به عنوان« نعمتِ درد در جامعه ایران» آورده است؛


تعجب نکنید، درست خواندید. درد نعمت است. برخلاف تصور رایج که خواهان حذف کامل درد از جسم و زندگی است، بسیاری از دردها نعمت است. چرا؟ چون پیش‌آگهی بیماری است. آلارم یا همان زنگ خطر بدن است.

اگر درد نباشد، ما هنگامی از بیماری خود مطلع می‌شویم که یا مُرده‌ایم یا برای درمان مؤثر خیلی دیر شده است. کسی را می‌شناختم که هیچ‌گاه دندان او درد نمی‌گرفت، ظاهراً به هر دلیلی عصب دندان نداشت یا کار نمی‌کرد، نتیجه چه بود؟ در میان‌سالی همه دندان‌هایش خراب شد و افتاد بدون اینکه از وجود خرابی دندان مطلع شده باشد.

بنابراین، سیستم عصبی در ساختار فیزیولوژیک ما، مهم‌ترین نقش را در آگاه‌کردن فرد نسبت به وجود بیماری و اقدام برای درمان آن دارد. همین پدیده در جامعه نیز هست. حکومت و یا حتی مردم باید دردها را احساس کنند و هر چه زودتر احساس و اقدام کنند، با هزینه و عوارض کمتری مشکلات را حل می‌کنند، تذکر نسبت به آن سیاه‌نمایی نیست.

هر چه که سیستم عصبی ضعیف باشد و نظام مدیریتی نیز ناتوان در اقدام باشد، مشکلات و بیماری‌ها گسترش‌یافته و به مرحله غیر قابل درمان می‌رسند، چه بسا متاستاز کنند. اگر سرطان در درجات پایین شناسایی شود به نسبت ساده و ارزان قابل درمان است، و اگر متاستاز کند پرهزینه و کُشَنده خواهد بود. آنانی موفق‌ترند که کوچک‌ترین علایم را جدی می‌گیرند.

جامعه و ساختار رسمی ایران کمابیش دچار این مشکل شده‌اند، یا فاقد سیستم عصبی هشداردهنده هستند، یا دیر هشدار می‌دهند، یا انگیزه و توانی برای اقدام ندارند یا اگر هم برای درمان اقدام کنند، به جای مراجعه به پزشک حاذق، نزد دکترهای علفی می‌روند، و می‌خواهند سلول‌های سرطانی مثانه را با تزریق اسید نابود و درمان کنند!! (همان کاری که برخی کردند و مُردند) یا تجویزهای گیاهی می‌دهند.

سیستم عصبی جامعه چیست؟ اول از همه رسانه آزاد و مستقل. اگر رسانه‌ای در بند حقیقت نباشد و واقعیت را بازتاب ندهد و خود را مشغول سیاست مبتذل جنگ روایت‌ها کند، فاقد توانایی برای انتقال مشکل است. وضعیت رسانه رسمی در ایران به‌گونه‌ای شده است که برخی از طرف‌داران ساختار هم علاقه‌ای به تبلیغ کالاها و خدمات خود در این رسانه ندارند، می‌دانند که نتیجه‌بخش نیست و حتی خود رسانه هم برای تبلیغ برنامه‌هایش به تابلوهای سطح شهر دخیل می‌بندد.

دستگاه‌های اطلاعاتی جزء دیگر سیستم عصبی است. این دستگاه‌ها بجای انتشار عمومی در مجرای محدودتری درد را منتقل می‌کند. اتفاقاً دست آنان بازتر هم هست؟ چون هم دسترسی بهتری می‌توانند داشته باشند و هم در بیان و انعکاس آن به مقامات گشاده‌دست هستند.

ولی به نظر می‌رسد که این بخش عصبی نیز در ایران به طور شایسته و بایسته کار نمی‌کند، چون غیر ممکن است که مشکلات جامعه در این ابعاد و اندازه منعکس شود؛ ولی شاهد اقدامی جدی برای حل آنها نباشیم.

این مشکلات و دردها دو گونه هستند، برخی مثل آب، جمعیت و محیط‌زیست کم‌کم مسأله می‌شوند، و روزی هم که بخواهند آن را درست کنند، هم پرهزینه است و هم اینکه خیلی طولانی و بلندمدت خواهد بود. برخی دیگر چنین نیستند، مثلاً اگر برق کم باشد می‌توان با سرمایه‌گذاری (به‌شرط وجود منابع مالی لازم) در زمان معقولی آن را تأمین کرد. مشکلات نوع اول خیلی مهم‌اند. برخی از آنها حتی بازگشت‌ناپذیر هستند.

از جمله مسأله دینداری و التزام به فرهنگ دینی است. چند روز پیش دوست روزنامه‌نگاری که قدیمی هم هست تماس گرفت و اظهار نگرانی می‌کرد از اینکه در اطراف خودش میان اقوام و دوستان کسانی را می‌بیند که در حال عبور از این فرهنگ هستند.

مسأله اصلی او مذهب به معنای دینداری رسمی نبود، معتقد بود که دین بخش مهمی از فرهنگ جامعه ماست، و عبور از آن، بدون این که چیزی جایگزین ان باشد، موجب خلاء فرهنگی و مشکلات بسیار خواهد شد. که درست هم می‌گفت. می‌گفت کسی که به دلیل بیماری حاضر نبود روزه‌اش را بخورد و ما هم می‌گفتیم این روزه بر تو حرام است و او گوش نمی‌کرد، حالا به جایی رسیده که مطالب وهن‌آمیز در باره دین و اسلام و... می‌فرستد.

حالا سوال این است که با وجود چنین شرایطی چرا واقعیت جامعه منعکس نمی‌شود؟ چگونه کماکان سیاست‌های مواجهه با پوشش زنان بر مدار سابق می‌گردد؟ آیا دستگاه‌های اطلاعاتی گزارش‌های دقیق از وضع جامعه را بازتاب می‌دهند؟

سیستمی که اعصاب آن درست کار نکند، متوجه بحران‌هایش نیز نخواهد شد. کافی است که وضع فقر، نابرابری، آب، محیط‌زیست، مسائل و آسیب‌های اجتماعی، مهاجرت، دینداری و... به درستی توصیف و منتقل شود، در این صورت اطمینان دارم که خواب از چشم هر مسئول محترمی خواهد پرید.

مرتبط با جغرافیای تهران با کلید # #جویا #خبر #ایران #صدای_ایران #اخبارروز #عبدی #درد
ما را دنبال کنید:
+