اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1399/9/10    کد خبر: 15722590   در دسته بندی مشروح اخبار نوشته شده توسط توسعه دهنده
زمان تقریبی مطالعه: 15  دقیقه

بی‌خبری از الفبای سیاست، یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!

بی‌خبری از الفبای سیاست، یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!

 

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از شاهین‌شهر اصفهان، حجت‌الاسلام رسول رضایی، طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان طی یادداشتی با عنوان «بی‌خبری از الفبای سیاست، یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!» آورده است؛


بعد از حدود هفت سال نگاه به خارج داشتن و منتظر گذاشتن امکانات و ظرفیت‌های کشور برای مذاکرات منتهی به برجام، چند وقتی است که شاهد هستیم برخی دولتمردان و طیف رسانه‌های غرب‌گرا و روزنامه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی، از پیروزی «جو بایدن» ابراز خشنودی کرده و زمزمه مذاکره مجدد با آمریکا را صریحاً یا تلویحاً در سخنان و نوشته‌های خود بیان می‌دارند. طرح چند نکته در این باره ضروری به نظر می‌رسد:

1_ جریان تحریف، مکمل و ترمیم‌کننده جریان تحریم

 رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی به مناسبت عید سعید قربان (10/5/99) با تأکید بر اینکه «به موازات جریان تحریم، یک جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد»، فرمودند: «هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است». ایشان در ادامه خاطرنشان کردند: «در سال ۹۷ و بعد از خروج آمریکا از برجام، متأسفانه کشور ماه‌ها معطل وعده‌های اروپایی‌ها باقی ماند و اقتصاد کشور شرطی شد در حالی‌که معطل کردن اقتصاد به وعده‌های دیگران بسیار مضر است».

بنا بر اعتقاد بسیاری از آگاهان سیاسی، آمریکا برای «ایجاد ترس از تحریم‌ها» نیاز به «القای ترس مصنوعی از تحریم» دارد و برای این منظور باید از برخی دولتمردان غرب‌گرا و نیز از «جریان تحریف» مدد بگیرد تا واقعیت‌ها را تحریف کرده، مشغول توجیه بیراهه «مذاکره» شده و راهکار عبور از تحریم‌ها و حل نابسامانی‌های اقتصادی را در اتخاذ دیپلماسی انفعالی و عقب‌نشینی از حقوق هسته‌ای معرفی نمایند. از این رو «جریان تحریف» و جریان غرب‌گرایان نفوذی وارد میدان می‌شود تا با نفوذ خود در رسانه‌ها و افکار عمومی، «خودباوری» و شعار «ما می‌توانیم» و دستاوردهای انقلاب اسلامی را مخدوش و منکوب ساخته، قدرت تحریم‌های آمریکایی را بزرگنمایی و برجسته‌سازی نموده، راهبرد اتکا به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های عظیم داخلی را مورد بی‌اعتنایی و هجمه قرار داده و به‌جایش «خودتحقیری» و «بی هویتی» و «غرب‌زدگی» را ترویج نموده، حداکثر توان جوان ایرانی را در پخت قرمه سبزی و آبگوشت بزباش و مونتاژکاری معرفی نماید و ... تا بدین ترتیب «تحریم» را تبدیل به مانعی غیر قابل‌عبور و بن‌بستی بدون چاره معرفی و تلقین نماید تا از این رهگذر، راهکار ذلیلانه و حقارت باری به نام «سازش، تسلیم، اعتماد به غرب، مذاکره، انفعال، عقب‌نشینی، امتیاز دهی یک‌طرفه، دیپلماسی التماسی، استرحامی و انظلامی» را تحت عنوان زیبا و فریبنده «تعامل با دنیا، سیاست تنش‌زدایی» تئوریزه نموده و موجه جلوه دهد. از این رو رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 10/5/99 می‌فرمایند: «به‌موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد؛ تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما؛ اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه‌ جنگ اراده‌ها است».

2_ سیگنال مجدد مذاکره برای دموکرات‌ها

مواضع قابل تأمل برخی مسئولین دولتی نسبت به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و ابراز خرسندی آنها نسبت به اعلام پیروزی «جو بایدن» دموکرات، در حالی است که در آن ارسال سیگنالهای تمایل برای مذاکره مجدد با دموکراتها بطور فراوان مشهود است. متاسفانه به نظر میرسد که دولتمردان غربگرای «تدبیر و امید» آنهم پس از هفت سال آزمون و خطا و هفت سال معطل ساختن اقتصاد کشور برای دستیابی به توافقات منتهی به برجام، هنوز سودای مذاکره ای مجدد را در سر میپرورانند و هنوز به درک این واقعیت نرسیده اند که مهار تورم و حل بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی امروز کشور، هیچ نسبتی با بیراهه «مذاکره، سازش، انفعال، دیپلماسی التماسی» آن هم با طرفهای بدعهد و خبیث غربی ندارد، بلکه فقط و فقط با مقداری خودباوری و میدان دادن به جوانان و با اندکی تدبیر و مدیریت جهادی و با مضاعف سازی همت و تلاش برای رفع موانع کسب و کار و با ارتقاء اراده برای حمایتگرایی از کار و سرمایه و تولید ایرانی و با پررنگ کردن میزان جدیت برای مقابله با دلالان و قاچاقچیان و فرصت طلبان نفوذی رانت خوار، تمام این مشکلات و خود تحریمی ها قابل حل و فصل است.

به قول مولوی که در دیوان شمس میگوید «خنک آن قمار بازی که بباخت آنچه بودش / بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر»، گویی دولتمردان غربگرای ما نیز همزمان با پیروزی «جو بایدن»، هوس قماری دیگر و مذاکره ای دیگر و امتیاز دهی یک طرفه دیگری در سر دارند تا جایی که دیگر هیچ اثری از اقتدار و توانمندیهای هسته ای و موشکی و قدرت منطقه ای ما باقی نماند و دیگر هیچ نشانه ای از عزت و شرف و کرامت ایران اسلامی به مشام نرسد!

نشان به آن نشان که حجت‌الاسلام روحانی، رئیس‌‌جمهور روز چهارشنبه 21 آبان 99 در جلسه هیئت دولت با‌ اشاره به نتیجه اعلام‌شده انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا گفت: «ما هرکجا ببینیم که شرایط برای لغو تحریم آماده است از این فرصت استفاده خواهیم کرد»! و در ادامه بیان کردند: «هدف ما این است تحریم ظالمانه لغو شود و به راحتی در تعامل در جهان باشیم و هدف این است فشار تحریم را از شانه مردم برداریم. هر کجا فرصت فراهم باشد اقدامات و وظایف خودمان را انجام می‌دهیم. کسی حق ندارد فرصت‌سوزی کند. باید از فرصت‌ها بر مبنای منافع ملی و وحدت ملی استفاده کنیم.»!

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران نیز در گفت‌وگو با شبکه خبری سی‌بی‌اس نیوز عنوان کرده بود که: «اظهارات اردوگاه بایدن امیدوار‌کننده‌تر است، اما باید منتظر ماند و دید»! وی در پی سفرش به ونزوئلا در گفت‌وگویی تصریح کرد: «مشخص است بین بایدن و ‌ترامپ تفاوت است». علاوه ‌بر روحانی و ظریف؛ «علی ربیعی» سخنگوی دولت نیز در یادداشتی تحت عنوان «ساکن ژانویه کاخ سفید» در واکنش به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نوشت: «به تفاوت بالقوه روسای‌جمهور آمریکا بی‌توجه نیستیم» و «آمریکا می‌تواند به خط‌مشی عاقلانه برگردد». همچنین اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور و محمود واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور نیز در واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مواضعی انفعالی و توأم با سیگنال نگاه به کدخدا داشتند که به‌نظر می‌رسد که پاستورنشینان به نوعی با ارسال پالس مذاکره از نامزد پیروز انتخابات آمریکا می‌خواهند دوباره به طناب پوسیده مذاکره آویزان گردند و باز هم عزت و استقلال انقلاب را دستخوش دیپلماسی التماسی خویش نمایند.

این در حالی است که رسانه‌ها و روزنامه‌های زنجیره‌ای حامی‌ دولت نیز طی روزهای گذشته با هیجان و ذوق‌زدگی تمام، تیتر صفحه نخست خود را به «جو بایدن» اختصاص داده و او را «بازگشت امید به ایران» و «راه‌گشای برون رفت از بن‌بست موجود» عنوان کردند.

اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات و جریان لیبرال غربگرا که طی 7 سال گذشته همه مسائل اقتصادی کشور را به آمریکا و برجام گره‌زده و همه تخم مرغ های خود را در سبد «مذاکره و تعامل با آمریکا و تروئیکای اروپایی» گذاشته بودند و با این آدرس غلط و خطای راهبردی خویش، سفره مردم را هر روز کوچک‌تر از روز قبل کرده‌اند، این روزها بار دیگر به انتخابات آمریکا دخیل بسته و قبله نمای آنها بیش از هر زمان دیگری به سمت واشنگتن نشانه رفته است و آینده اقتصاد کشور را در پیروزی این یا آن نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا جست‌وجو می‌کند. این جریان سیاسی غرب شیفته و غرب باور که هیچ برنامه‌ای برای برون رفت مشکلات کشور ندارند در تلاشند با ایجاد دوقطبی مخرب دیگری و دادن آدرس غلط «مذاکره مجدد»، کشور را وارد دور باطل تازه‌ای از امتیاز دهی یک طرفه کرده، چوب حراج به عزت و استقلال کشور زده و انقلاب اسلامی را از مولفه های اقتدار خود خالی نمایند.

بد نیست که شیفتگان مذاکره با جو بایدن، به این نکته توجه ویژه داشته باشند که این دموکرات ها بودند که غیر از "تحریم های فلج کننده" در پیشا برجام، تحریم های ویزا، کاتسا و آیسا را در پسا برجام پایه گذاری کردند و تعلیق تحریم های وعده داده شده در برجام را به تمسخر گرفتند. نکته قابل تأمل اینکه خوش خیالی تأسف‌بار دولتمردان و جریان سیاسی حامی‌ دولت به نامزد پیروز حزب دموکرات‌های آمریکا برای مذاکره با حزب دموکرات آمریکا درحالی است که مواضع خصمانه و کینه توزانه «جو بایدن» دموکرات، به خوبی نشان می‌دهد دولت تدبیر و امید بار دیگر در برهوت تدبیر و در پرتو مدیریت پشت میز نشینی، باز هم به ‌دنبال سراب مذاکره است!

3_ ناآگاهی از الفبای سیاست، یا بیگانگی با الفبای غیرت؟!

در حال حاضر برای همگان روشن است که سیاست کلی نظام و مواضع همیشگی رهبری، مبتنی بر عدم خوشبینی به غرب، غیر قابل اعتماد دانستن آمریکای رو به افول، و سم مضاعف دانستن مذاکره است. حال سوال اینجاست که چگونه بر خلاف این سیاست قطعی، برخی از عالیترین مسئولان اجرایی کشور، بطور صریح یا تلویحی برای مذاکره مجدد با دموکراتها و اعطای مجدد امتیازات یک طرفه به دشمنان قسم خورده ی این ملت، اینقدر اظهار اشتیاق و علاقه می کنند؟! آیا وقت آن نرسیده است که بعد از 42 سال از انقلاب اسلامی، تکلیف نظام و مردم با این جریان غربگرا که چشم امیدش تماما به خارج است و توجهی به فعال سازی ظرفیتهای داخلی ندارد، روشن شود؟! آیا زمان آن فرا نرسیده که مردم با بصیرتشان در پای صندوقهای رای و دستگاه های عالی نظارتی و گزینشی با جدیت و قاطعیت انقلابی شان، این کاسه لیسان غربزده و این لیبرالهای خودباخته و اهل خودتحقیری را که حداکثر توان جوان ایرانی را در پخت قرمه سبزی و آبگوشت بز باش میپندارند، مشغول دست اندازی به بیت المال و پر کردن جیب خود و اطرافیان و فرزندان و همفکرانشان هستند، ثروت های این ملت را به باد فنا داده، دانشمندان هسته ای را خانه نشین کرده، تولید کننده ایرانی را به روز سیاه نشانده، با واردات بی رویه کارخانجات و صنایع کشور را به تعطیلی کشانده، فلاکت و سختی را به صاحبان انقلاب تحمیل کرده، گرانی افسار گسیخته و تنگ شدن سفره اقشار ضعیف و افزایش فاصله طبقاتی را موجب گشته، در صدد رساندن مردم به نقطه جوش بوده، و زمینه نارضایتی گسترده از انقلاب و اسلام را بستر سازی کرده اند، را به زباله دان تاریخ بسپارند و زمام انقلاب را از چنگال این نفوذی های فرصت طلب و این زالوصفتان کاخ نشین رها سازند؟

این روزها چقدر تذکر و یادآوری این نکته برای مردم و مسئولان محترم بجا و ضروری است که امام راحل در وصیتنامه خویش فرمودند: «من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىکنم كه نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد». چقدر خوب است ملت بابصیرت ایران به این نکته توجه کنند که رهبر عزیز انقلاب فرمودند: «کسانی که دم از مذاکره ی با امریکا میزنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمی دانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند... این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانه ی بی غیرتی است؛ این سیاستمداری نیست.»

انتهای پیام/ج

مرتبط با جغرافیای ایران با کلید #
ما را دنبال کنید:
+