دیگر مجالی برای زندگی نیست

به گزارش پایگاه خبری اصفهان سبز، بهنام نیک سرشت فعال سیاسی و اجتماعی با انتشار یادداشتی با عنوان«دیگر مجالی برای زندگی نیست» به شرح زیر آورده است:

دنیای کنونی ما خیلی کوچک و خارج از کیهانی‌ست که بی‌شمار سیارات به سان زمینی‌ها دارد! دنیای ما حتی در کره‌ی کوچک زمین هم غریب و بی همتاست! دنیای ما در جغرافیایی از کره‌ی زمین واقع شده است که فجایع زیستی، جنگ‌های نابرابر بدون تاکتیک، جزایر فساد و متنوع، فقر و گرسنگی فراگیر در اثر تدبیر نادرست یا معمول تعارضی پیشوایان سیاسی، جمعیت کشوری را به سمت نیستی سوق داده‌اند!

نگرش و بینش ما از گذار جهانی به گستره‌ی جغرافیایی به نام ایران محدود شده است که به‌ عنوان‌ جامعه‌ی خطر خیز، دامنه‌ی مخاطره‌ی آن تا خون و روح و بیخ جان مردم در تمام سطوح رسوخ کرده است، فشارهای سخت و تصادمی به گونه‌ای گلوی مردم را می‌فشارد که مجالی برای فریاد کشیدن و نفس کشیدن و زندگی کردن نیست و با نگاهی بهت و حیرت ناخودآگاه به کمای روانی و افسردگی کشیده می‌شوند!

به قول آن فیلسوف و جامعه شناسی آلمانی؛

«افسردگی به انسان فرصت اندیشیدن نمی‌دهد؛ بنابراین برای نادان نگه‌داشتن انسان باید به هر روش ممکن اندوهگینش کرد!»

داستان برداشتن ارز ترجیحی و آزاد کردن ارز در بازار و به دنبال آن قول و وعیده‌های گران نشدن کالاهای اقتصادی و جبران سیل عظیم گرانی تنها با بهانه‌ی یارانه‌های آرام کن و دل خوشنک به مردم و شکل صوری مبارزه‌ تهدید گونه با فساد اقتصادی و رانت از مصادیق بی‌عدالتی دولت فعلی به شمار می‌آید.

از آغاز شروع به کار دولت‌ها در ایران هر از گاهی نداهایی از دولت به ملت ایران فرا می‌رسید که قرار نیست هیچ کالایی در بازار گران شود، دولت مصمم است آرامش و آسایش را به مردم باز گرداند، فساد و رانت و مختلسان را ریشه کن کند! علیرغم این وعده‌های آتشین، گرانی هولناکی دامن گیر مردم شد که در طول تاریخ ایران زمین بی سابقه بوده است! مردم امید به زندگی را به وعده‌های الهی پس از مرگ موکول کرده‌اند!

جنگی بسیار فراتر از آنچه در اذهان مردم ناشی از فشارهای بین‌المللی جوامع غربی تصور می‌کردند، در کشور حاکم است، جنگی که بدون نیاز به توپ و تانک و تاکتیک خروار خروار مردم را درو می‌کند و فساد و فقر و فلاکت و فحشا را برداشت می‌‌کند! جنگی اقتصادی که به بحران و فاجعه‌ی اختلالات اقتصاد کلان حادث شده است، جنگی که بنیادی‌ترین نیاز مردم به نام امنیت را در همه‌ی سطوح به چالش کشانده است و مخاطرات جبران ناپذیری را برای مردم خلق می‌نماید.

شدت تورم کنونی و گرانی افسار گسیخنه زندگی عموم مردم را در تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای اولیه تحت شعاع قرار داده است به گونه‌ای که بخش قابل توجهی از جمعیت تاب تحمل این آهنگ سریع فشارهای تورمی را ندارند و تقریبا از زندگی در جامعه طرد شده‌اند! رشد سرطانی ارقام بی‌کاری و گرانی سر سام آور، زندگی را اساسا از مردم سلب نموده و شیب تند زندگی مردم به سطح زندگی جانوران و بومیان تنزل پیدا کرده است؛ شرایطی که در آن اثری از زندگی نیست؛ بلکه برای بقا و زنده ماندن باید تمام نیروی خود را صرف کرد.