- 09197955515
اقتصاددان ایرانی گفت: ما مردم ایران حداقل گفتمان پیشرفت و ترقی برای کشور و بهبود مستمر زندگی هموطنان را بهصورت یک آرمان ملی زنده نگهداریم.
به گزارش
پایگاه خبری صدای جویا از سمنان، سید محمد طبیبیان اقتصاددان ایرانی، استاد سابق دانشگاه
صنعتی اصفهان و مؤسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه طی یادداشتی تحت عنوان
«باتلاق فقر» آورده است؛
این که یک ملت فقیر شود، رخداد دردناکی است، اما
عجیبوغریب نیست، همانطور که هند در قرن هفدهم یکی از ثروتمندترین کشورها بود و
از قرن نوزدهم به بعد یکی از فقیرترین.
متأسفانه، این
راه نکبت را طی میکنیم بدون سر و صدا، فقط گاهگاهی با یک رخداد چشمباز کرده و
متوجه شویم بیشتر به باتلاق فقر فرو رفته ایم. موجودی امکانات حملونقل
کشور و سایر امکانات در حال فرسایش تدریجی است، چون امکان جایگزینی وجود ندارد.
بسیاری از کارگاهها
و کارخانهها هم با مشکل فرسایش ماشینآلات و ابزار روبهرو هستند و با مشکل عدم
امکان جایگزینی و تنزل ظرفیت تولید و کارکرد. این فقیر شدنِ یا همان «فقر خاموش»
در بسیاری از خانههای ما هم در جریان است.
مصداقی بگویم: سه
سال پیش سماوری خریدم ۲۲۰ هزار تومان. امسال شیر آن خراب شد و برای خرید شیر سماور
مراجعه کردم، میگویند شیر ۳۵۰ هزار تومان، خود سماور را اگر پیدا کردید ۲/۵
میلیون تومان. شیر سماور را نخریدم. یک سطل کفشور پدالی را سه سال پیش خریده بودم ۲۰۰
هزار تومان، شکست.
امروز صبح
فروشنده گفت یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، آن را نخریدم. اگر یخچال منزل که بیش
از ۲۰ سال عمر دارد و آن موقع خریده بودم ۲۲۰ هزار تومان هر آن ممکن است خراب شود،
و بخواهم مشابه آن را تهیه کنم باید بیش از ۲۰ میلیون تومان پرداخت کنم که تبعٱ به
علت عدم توانایی مالی نخواهم خرید. جارو برقی، لباسشویی و… هم همینطور
من یک استاد
دانشگاه بازنشسته هستم، اگر عمری باقی باشد بهزودی خانه خود را خالی از بسیاری
وسائل ضروری خواهم یافت. قدرت خرید و درآمد ماهیانه بسیاری از ما طی سه چهار
سال به یکسوم رسیده است
وقتی در آمدها به
زیر ۲۰۰ دلار در ماه رسید چشمباز میکنیم زیر خط فقر مطلق خواهیم بود، بدون این
که تلاشی کرده باشیم یا جرمی را مرتکب شده باشیم. اگر بگویم در مسیر «حرکت به سمت هندیهای
قرن ۱۸ و ۱۹ هستیم» تعجب نکنید.
در برخی مناطق
شهرها قیافه انسانها هم دارد مثل هندیها میشود، در اثر گرانی مواد غذایی
و عدم تأمین تغذیه مناسب. سال ۱۳۶۰ در سازمان برنامه، فعالیتهایی برای تدوین
برنامه توسعه اقتصادی کشور در جریان بود که از من هم مشاوره میگرفتند. روزی چند
دانشجوی انقلابی از یک دانشگاه به دفتر من آمدند و گفتند شنیدهایم گفتهای هدف
برنامه این است که طی ۲۰ سال به ژاپن برسیم!
تأکید کردند که
این هدف کم است و باید انقلابی جهش کنیم و زودتر باید از ژاپن جلو بزنیم. گفتم من
چنین مطلبی را بیان نکردهام تصور هم نمیکنم باتوجهبه تفکرات هیئت حاکمه
تا ۵۰ سال دیگر هم ما به ژاپن برسیم. اکنون ۴۰ سال از آن
تاریخ گذشته، گویا در سرپیچ قبلی اشتباه پیچیدهایم و داریم بهسوی هند قرن نوزده میرویم.
آن دانشجویان را هم خبر دارم به علت لجنمال کردن شخصیت و محدود نمودن آزادیهای خدادادی
و تبعیض در درآمدها و... به کانادا مهاجرت نمودهاند، و نظارهگر وضعیت رقتبار
موجود هستند، چون میبینند که نهتنها به ژاپن نرسیدیم؛ بلکه هندیها هم از ما
فاصله گرفته و ما عقبماندهایم.
دقت کردید در
مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری کسی از اهداف بلند برای پیشرفت و ترقی
کشور سخنی به میان نیاورد؟ همه در حد قول سبد معیشتی، تأمین مقداری پول کمکمعاش یا
قولهای محاسبه نشده برای تأمین مسکن و مانند آن یا نظارت بر بازار و کنترل توزیع
و قیمت صحبت کردند.
شایسته خواهد بود
ما مردم ایران حداقل گفتمان پیشرفت و ترقی برای کشور و بهبود مستمر زندگی هموطنان
را بهصورت یک آرمان ملی زنده نگهداریم و اجازه ندهیم در مسیر هندی شدن قرن ۱۸ تا
۱۹ برویم.
منتشر شده در تاریخ 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/19
منتشر شده در 1403/12/18
منتشر شده در 1403/12/18
منتشر شده در 1403/12/17
منتشر شده در 1403/12/17