نوشته شده در
تاریخ: 1402/7/12 کد خبر:
15715831 در دسته
بندی مشروح اخبار نوشته شده توسط زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
سنگقبرها و مسئلهی جاودانگی/ قبرستان کارکردی دوگانه دارد
کارشناس مسائل اجتماعی میگوید؛ اگر حقیقتی رهاییبخش نیز در گورستان باشد که هست بیش از همه، در گورهای بینام یا مخدوشی یافت میشود که تجلیِ ناپدید شوندگی و اضمحلالِ فردند.
به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از شاهینشهر اصفهان؛ محمدمهدی اردبیلی کارشناس مسائل اجتماعی طی یادداشتی با عنوان «سنگقبرها و مسئلهی جاودانگی» آورده است؛ سنگقبر هرچند میکوشد تا خود را نمادِ مرگ نشان دهد، اما سودای حیاتی جاودان را در سر میپروراند.
وی ادامه میدهد؛ این جاودانگی نهتنها از طریق عملکرد انتزاعیِ نامها، بلکه به مادیترین شیوهی ممکن و به میانجیِ دمِدستیترین و بیجانترین موجود، یعنی «سنگ» تحقق مییابد.
این کارشناس مسائل اجتماعی میگوید؛ جاودانگی سنگها، سودای جاودانگیِ نفوس را در خود دارد. و این خود گواهی است بر این حقیقت انکارناپذیر که راه بقای روح از استخوان (در مقام تنها بازمانده از بدنِ فرد) میگذرد، از سختترین سنگها و صُلبترین نهادها ...
وی تأکید میکند؛ قبرها از سنگاند، زیرا سنگها بناست جبرانکنندهی فناپذیریِ جسم باشند. به بیان دیگر، «میل به جاودانگی»، بهواسطهی عجزش از تکیه زدن بر بدنِ مادیِ نابود شونده و نیز عجزش از تصدیقِ عینی (ابژکتیوِ) ایدهی ناملموس بقای روح، از آغاز تاریخ، به دنبال پایدارترین تجلیِ مادی برای اثبات بقای خویش بوده است و چه مادهای پایدارتر از سنگ که حتی قابلیت درجِ انتزاعیترین میانجیِ تضمینکنندهی جاودانگیِ شخص بر خود را دارد: یعنی توانایی درجِ نام را؟
*اما اگر سنگها زیر بارِ این مسئولیت خطیر کمر خم کنند چه؟
خوشخیالیِ جاودانگیِ شخصی را این واقعیت بر هم میزند که حتی سنگها نیز نابود میشوند. سنگهای شکسته و فرسوده در گورستانها، که چنان تحت تأثیر عوامل اقلیمی و انسانی شسته و تخریبشدهاند که دیگر توان حفظ نامها را ندارند، خود نمایشی دیگر از شکست پروژهی میل به جاودانگی شخصی در انسانهاست.
وی یادآور میشود؛ میدانیم که صدای حقیقتِ نفیکننده در قبرستانها رساتر شنیده میشود. اما باید از دچار شدن به رمانتیسمِ اگزیستانسیالیستی رایج درباره قبرستان در مقام امری زیباییشناختی و نیز در مقام مکانِ مواجههی اصیل با مرگ (به معنای هایدگری یا در سنت عرفانی) آن اجتناب کرد.
اردبیلی بر این باور است؛ قبرستان کارکردی دوگانه دارد. از یکسو، هشداردهندهی مرگ و پایان توهمِ فرد است؛ اما از سوی دیگر، قبرستانها، از مقبرههای عظیم فراعنه گرفته تا سادهترین سنگقبرها، بارزترین نمادِ تاریخیِ شکست امید افراد به جاودانگی فردی نیز به شمار میروند. این امید کاذب، بیش از همیشه، خود را در تصاویر روی گورها و نام و عناوین اغراقشده یا حتی جنس مرغوب و ارتفاع سنگقبرها نشان میدهد.
وی تصریح میکند؛ اما عملاً از فرد چه میماند جز توهمِ جاودانگیِ نامی بر سنگقبری که دیگر حتی از پس تحمل همان نام هم برنمیآید؟ پس اگر حقیقتی رهاییبخش نیز در گورستان باشد که هست بیش از همه، در گورهای بینام یا مخدوشی یافت میشود که تجلیِ ناپدید شوندگی و اضمحلالِ فردند. اگر جاودانگیای هم در کار باشد، نه در حفظ و بقای فرد، بلکه در اضمحلالِ جاودانهی اوست تا ابد...!
انتهای پیام/ج
مرتبط با
جغرافیای ایران با کلید #
ما را دنبال کنید: