اشتراک گذاری





نوشته شده در تاریخ: 1402/7/13    کد خبر: 15713846   در دسته بندی مشروح اخبار نوشته شده توسط توسعه دهنده
زمان تقریبی مطالعه: 6  دقیقه

یادداشت؛ مُخ زدن، یکی از دغدغه‌ها و کوشش‌های مهمِّ بشری/ مرد اونه که با نیسان مخ بزنه؛با پورشه عمّمَم می‌تونه

یادداشت؛ مُخ زدن، یکی از دغدغه‌ها و کوشش‌های مهمِّ بشری/ مرد اونه که با نیسان مخ بزنه؛با پورشه عمّمَم می‌تونه

  یادداشت؛ مُخ زدن، یکی از دغدغه‌ها و کوشش‌های مهمِّ بشری/ مرد اونه که با نیسان مخ بزنه؛با پورشه عمّمَم می‌تونه

به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، دکتر حسن محدثی جامعه‌شناس طی قلمی با عنوان (مُخ زدن، یکی از دغدغه‌ها و کوشش‌های مهمِّ بشری!) آورده است؛ «عجب موجودی است این انسان! خِرَدش ستایش‌برانگیز، استعدادش بی‌پایان! ویلیام شکسپیر» ظاهراً یکی از دغدغه‌ها و کوشش‌های مهمِّ بشر که وی وقت و توجّه زیادی را صرف آن می‌کند، «مُخ زدن» است. «مُخ زدن» پدیده‌ای بسیار جدّی در فرهنگ عامّه است و هرگروهی از مردم باورها، قواعد و فنون خاصِّ خود را برای انجام این‌کار و موفقیّت در آن به‌کار می‌گیرند. بخشی از زنده‌گی انسان‌ها در جوامع و فرهنگ‌های مختلف صرف این کار و آموزش و اجرای آن می‌شود. یکی از آموزش‌هایی که دانش‌آموزان در مدارس از هم‌سالان خود می‌آموزند، «مُخ زدن» است. به‌عبارت دیگر، «مُخ زدن» معمولاً به طور رسمی آموزش داده نمی‌شود. البته در جهان مدرن، قُبح بسیاری از اموری که قبلاً قَباحت داشتند،‌ ریخته شده و ممکن است در برخی جوامع، برنامه‌ها و کالاهای آموزشی در باب مُخ‌رنی نیز وجود داشته باشد. باری، قواعد، اصول و فنون «مُخ زدن» در فرهنگ‌ها، طبقات گوناگون و نیز در میان مردان و زنان با هم تفاوت دارد. به‌رغم این‌که بخش قابل توجّهی از وقت و انرژی بشر به این فعّالیت و درگیریِ ویژه اختصاص می‌یابد، معلوم نیست چرا مردم‌شناسان تاکنون بدان اعتنا نکرده‌اند و در باب آن پژوهشی انجام نداده‌اند. امیدواراَم یکی از دانش‌جویان رشته‌ی مردم‌شناسی در مقطع کارشناسی ارشد یا دکتری، پایان‌نامه‌ی خود را زیر نظر یکی از مردم‌شناسان ایرانی به این موضوع اختصاص دهد و «مُخ زدن» را در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف، طبقات گوناگون، ادیان و مذاهب و زنان و مردان بررسی کند و تحوّلات «فرهنگ مُخ زدن» را در عصر پیشامدرن و عصر مدرن مورد بررسی همه‌جانبه قرار دهد. جنبه‌ی جذّاب موضوع برای جامعه‌شناس دین، «مُخ‌زنی در مراسم و شعائر دینی» است که البتّه مهم‌ترین فصل آن را سپری کرده‌ایم. البتّه جانورشناسان رفتارهای مُخ‌زنانه‌ی حیوانات مختلف را به‌نحو جدّی مورد مطالعه قرار داده‌اند و تلویزیون ایران نیز فیلم‌هایی در این باره نشان داده است. جانورشناسان، ذیل عنوان «جُفت‌یابی در حیوانات» به این موضوع پرداخته‌اند. چه بسا جانورشناسان تکامل‌گرا در باب تکامل رفتار جُفت‌یابانه در حیوانات، تحقیقات و نظریه‌هایی پرورده‌اند. این نکته‌ای است که نیازمند بررسی بیش‌تر است. در حیوانات، امکانات «مُخ‌زنی» از پیش داده شده است و رفتارهای «مُخ زنانه» به‌طور غریزی انجام می‌شود، امّا چون انسان فاقد غریزه است، «مُخ زدن» بار فرهنگی پیدا می‌کند و به فرهنگی ویژه تبدیل می‌شود. با این‌حال،‌ «مُخ زدن» در گونه‌ی انسانی چندان مورد توجّه قرار نگرفته است و یا اگر مطالعاتی انجام شده، من از آن بی‌خبراَم. تصویر انتهای متن را که در اتوبان شهید همّت و سپس در اتوبان شهید حکیم متحرّک بوده، در یکی از ایّام هفته‌ی گذشته مشاهده کرده‌ و ثبت نموده‌ام؛ البته با تلفن همراه دوست‌ گرامی‌ام آقا کاظم که از وی بابت این هم‌راهی تشکّر می‌کنم! این تصویر بود که توجّه مرا به این پدیده‌ی حیاتی جلب کرد و دانستم که تاکنون از این دغدغه و اشتغال بزرگ بشری غافل بوده‌ام. از آن‌جایی که این موضوع از حوزه‌ی مطالعاتی من بسی دور است، به همین یادداشت بسنده می‌کنم. چون تصویر با سرعت قریب هشتاد کیلومتر در ساعت گرفته شده است،‌ به‌قدر کافی وضوح ندارد. لذا جمله‌‌ی مندرج در پشت وانتِ نیسانِ آبی را در این‌جا ذکر می‌کنم: «مرد اونه که با نیسان مخ بزنه / با پورشه عمّمَم می‌تونه». آن‌طور که از این سخن استنباط می‌شود،‌ در ایران اتومبیل و کیفیّت آن، یکی از امکانات و تجهیزات مهم برای مُخ زدن است. بنابراین،‌ «مُخ زدن» قاعدتاً باید با حوزه‌ی مطالعاتی قشربندی اجتماعی نیز پیوند وثیقی داشته باشد. هم‌چنین به‌نظر می‌رسد در فرهنگ عامّه‌ی ایرانی، (عمّه) جای‌گاه و منزلت بس فروتری دارد و دلیل آن ‌یحتمل، نقش مداخله‌گرانه‌ و مزاحم عمّه در خانواده‌های پدرسالار ایرانی است که او را به فردی منفور که لایق توهین است بدل ساخته است. البتّه، این نکته نیز نیازمند وارسی و کاوشِ مردم‌شناسان ایرانی است. سخن فوق هم‌چنین نمایان‌گر فرهنگ وارداتی ایرانی و تجمّل‌گرایی و مصرف‌گرایی شدید ایرانیان معاصر و فاصله‌ی طبقاتی شدید در جامعه‌ی پساانقلابی است که در آن دارنده‌ی «نیسان آبی» خود را با دارنده‌ی ماشین‌هایی مدل بالا هم‌چون «پورشه» مقایسه می‌کند. هم‌چنین،‌ می‌توان گفت که سخن مذکور بر نکته‌ی ظریف دیگری نیز دلالت دارد و آن این است که (مردی) و (مردانگی) در نزد ایرانیان معاصر، دیگر چندان به معنای جوان‌مردی و فتوّت نیست بل‌که به‌معنای به‌کارگیری انواع حقّه‌ها و حیله‌ها و فنون برای نیل به موفقیّت است و با مفهوم عامیانه‌ی (زرنگی) مترداف شده است. انتهای پیام/ج


مرتبط با جغرافیای ایران با کلید #
ما را دنبال کنید:
+