- 09197955515
فعال حوزه علوم اجتماعی و جامعه شناسی گفت: در این روزهایی که امید میکاهد و صعود قیمتها و فزونی نارضایتیها نگرانی میافزاید، چنان برخی نگرشها واقعیت گریز و سرگردان به نظر میرسند که نتیجهای جز نگاهی سطحی و تحلیلهای غیر واقع گرایانه و مخرب برای جامعه در پی ندارند.
به
گزارش پایگاه خبری اصفهان سبز از تهران، مرضیه حاجی هاشمی فعال حوزه علوم اجتماعی و جامعه
شناسی با
انتشار یادداشتی با عنوان« خوب پس چگونه مشکل حل میشود؟» به شرح زیر آورده است:
در این
روزهایی که امید میکاهد و صعود قیمتها و فزونی نارضایتیها نگرانی میافزاید،
چنان برخی نگرشها واقعیت گریز و سرگردان به نظر میرسند که نتیجهای جز نگاهی سطحی
و تحلیلهای غیر واقع گرایانه و مخرب برای جامعه در پی ندارند. این همه خطای دید و
ندیدن واقعیتها هر متفکری را به تفکر وا میدارد که مگر میشود ندید و نشنید و
درک نکرد که به چه سمت و سویی در حال حرکتیم؟! ریشه این همه کج فهمی ویرانگر که
همه چیز و همگان را با هم به تباهی میکشاند کجاست؟
«ارنست
بلوخ» بر این باور است، وقتی پیاپی امیدها به یأس تبدیل میشود و واقعیتها مطابق
تمایلات، در جریان نیست؛ چون نمیتوان بدون امید ادامه داد؛ بنابراین به جای امیدهای
مشخص منطبق با واقعیتهای موجود، امیدهای واهی در سر پرورانده میشود؛ لذا تودههایی
نیز از پی رهبر خویش، در چنین شرایطی، اسیر ایدئولوژیهایی میشوند که امیدواری را
برای ادامه تزریق میکند؛ «اما به جای هدایت به سوی بهشت موعود، جامعه و حتی جهان
را به جهنم تبدیل میکنند، بنیادگرایی دینی چنین ایدئولوژی است».
بلوخ
تاکید میکند، هرگاه مردمانی خود را در شرایطی قرار میدهند که بین گزینههای
موجود برای انتخاب، «امید مشخص به تغییر را از دست بدهند، آن آمادگی را مییابند
که به دام این ایدئولوژی بیفتند» که خود، آنها را دچار کج فهمی توهم گونه و دور
شدن از واقعیتهای موجود میکند و کنشگری بر اساس واقعیتهای تلخ موجود را بیفایده
مییابند و مینامند؛ زیرا درک آنها از فایده، آن است که خواست و میل همان گروه را
تأمین کند؛ نه نفع عمومی یا منافع ملی.
می
توان دریافت، ارنست بلوخ، «بنیادگرایی اسلامی» را نیز از بدو پیدایش، در نسبت با
همین واقعیت مینگرد. وی بنیادگرایی اسلامی را حاصل خط فکری و گرایشی در جهان اسلام
میبیند که امکان نظری نگرش نقاد به واقعیت را از انسانها گرفته است، آنها که به
باور او در تقابل با فیلسوفانی چون «ابن سینا» فلسفه را در جهان اسلام کُشتند.
کُشتن تفکر مبتنی بر واقعیت و کِشتن توهم مبتنی بر اتوپیایی پوچ که از طریق بنیادگرایی،
مقابل چشم مسلمانان به جلوه درآمد.
اکنون
نیز بنیادگرایان، درگیر این آرمان شهری هستند که آنها را از درک واقعیتهای موجود
عاجز کرده است، واقعیتهای داخلی، منطقهای و بین المللی و همچنین نظم جهانی موجود
که با پنداری توهم گونه گمان میبرند، میتوانند، نادیدهاش انگارند. آنها مدام
قلههای آرمان شهری را نشان میدهند که هیچ برنامه و ساز و کار مدیریتی و راهکار
عملی، برای تحقق آن، منطبق بر واقعیتهای موجود، ارائه نمیدهند، اینکه خوب پس
چگونه مشکل حل میشود؟
منتشر شده در تاریخ 1404/1/1
منتشر شده در 1404/1/1
منتشر شده در 1403/12/29
منتشر شده در 1403/12/29
منتشر شده در 1403/12/27
منتشر شده در 1403/12/27
منتشر شده در 1403/12/27
منتشر شده در 1403/12/27
منتشر شده در 1403/12/27